کد مطلب:26120
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:19
چرا ما مسلمانان از ديگر اديان غير مسلمان اروپايي از نظر علم روز عقب مانده ايم؟
به راستي اين سؤال از پرسش هاي جالب و حساس است، شايسته است كتابي پيرامون آن نوشته شود.
دانشمند معروف مصري فريدوجدي در دائرة المعارف خود در مادة علم علل دهگانه اي براي پيشرفت مسلمانان يادآور شده، و دانشمندان ديگري نيز در اين باره به بحث و گفتگو پرداخته اند (1) ولي در حقيقت علت اساسي آن پيشرفت، و اين عقب گرد، چيزي جز، پيروي و انحراف از تعاليم عالي اسلام، نبوده است، مسلمانان درصدر اسلام در تمام شئون زندگي از تعاليم اسلام الهام مي گرفتند، ولي امروز در غالب نقاط مسلمانان، از راه صحيح اسلام منحرف گرديده، و مي توان گفت كه گروهي در حقيقت مسلمان جغرافيايي هستند نه مسلمان واقعي. علت اساسي همين است و بس، ولي مع الوصف به برخي از علل ترقي و تعالي،و يا تنزل و انحطاط آنان در زير اشاره مي كنيم:
1. فداكاري همه جانبه: مسلمانان صدر اسلام به تمام معنيفداكار بودند، دين و آيين اسلام در نظر آنها از برادر، زن، فرزند، مقام، منصب و ثروت گرامي تر بود، همه منافع مادي را فداي اسلام مي كردند، و صفحات تاريخ اسلام خصوصاً جنگهاي پيامبر اسلام گواه زنده اين گفتار است، ولي امروز براي بيشتر افراد، دين در حاشيه زندگي قرار گرفته، و ديگر آن فداكاري كمتر وجود دارد، براي گروهي، اسلام تا آنجا محترم است كه با مال و مقام آنها مزاحمت نداشته باشد و در صورت تزاحم، كمتر فردي است كه به خاطر اسلام دست از منافع مهمي بكشد.
از آنجا كه اسلام براي آنها گران تمام شده بود، و آن را به قيمت جان عزيزان خود خريده بودند ارزش آن را مي دانستند، ولي ما اسلام را از طريق ارث، از راه پدر و مادر، به دست آورده ايم از اين نظر عملا پيش ما ارزش فوق العاده اي ندارد.
2. اتحاد و اتفاق، اختلاف و نفاق، دو عامل ترقي و انحطاط است، درصدر اسلام، مسلمانان متحد و متفق و به حكم قرآن برادر بودند، و پس از وفات پيامبر با اختلافي كه پيش آمد، بر اثر حسن سياست اميرمؤمنان ع و فرزندان گرامي او، لطمه اي به پيشرفت اسلام و ترقي مسلمانان وارد نشد، آنان از حقوق مسلم خود دست كشيدند كه لااقل اصول اسلام محفوظ بماند، ولي امروز نفاق و اختلاف در ميان مسلمانان و سران آنها بسرحد كمال رسيده است. چند قرن است كه بازار دين سازي رواج كامل يافته، هر گروهي گروه مخالف را، فاسق و خارج از دين معرفي مي كند و در بدبختي و اضمحلال او مي كوشد، امروز اختلاف ميان مسلمانان گسترش زيادي پيدا كرده و چهرة واقعي اسلام بوسيله يك سلسله موهومات و افكار خرافي پوشانيده شده است، آيا با اين وصف ممكن است مسلمانان همان عظمت گذشته را داشته باشند؟!
3. آشنايي با شرايط زمان: اين خود عامل مهمي در پيشرفت آنان بود، همواره مسلمانان خود را با سلاح روز و علوم روز مجهز مي كردند، پيامبر اكرم ص در نبرد حنين مطلع شد كه وسيله تازه اي در يمن براي شكست قلعه ها و در هم كوبيدن دژهاي محكم، اختراع شده فوراً عده اي را اعزام كرد،كه رهسپار يمن شوند، و طرز ساخت و بكار بردن آن را فراگيرند! (2)
مسلمانان صدر اسلام تا چندين قرن علوم ديگران را از قبيل فلسفه، فيزيك و شيمي، حساب و هندسه، هيئت و نجوم و .... به زبان اسلامي ترجمه كردند و با افكار خود آن را تكميل نمودند و دانشگاههاي بزرگ و كتابخانه هاي با عظمتي تأسيس كردند و از اين طريق خود را از بيگانگان بي نياز ساخته و مشعلدار علوم گرديدند. ساليان درازي مراكز اسلامي در بغداد و شام و مصر و اندلس و ايران مركز تحصيل دانشجويان جهان بود، ولي امروز بسياري از مسلمانان شرايط زمان و اوضاع روز را ناديده گرفته و مي خواهند با وسايل و ابزار ديرينه، زندگي كنند و سيادت خود را در تمام جهان گسترش دهند. در صورتي كه جهان روز به روز نوتر گشته، علوم و تمدن لحظه به لحظه دگرگون مي گردد، ولي هنوز وسيله تبليغاتي، وسيلة پخش و نشر معارف اسلام ما به همان حال اول خود باقي است.
اين سه عامل قسمتي از عوامل ترقي مسلمانان صدر اسلام بود، و عوامل ديگري نيز در پيشرفت آنان تأثير چشمگيري داشته، كه از تشريح آنها براي پرهيز از اطاله سخن خودداري مي كنيم و اين بحث را با آيه زير كه علل برتري مسلمانان را يادآور ميشود به پايان مي رسانيم. آنجا كه خداوند به جامعه مسلمانان خطاب مي كند و مي فرمايد: و انتم الاعلون ان كنتم مؤمنين(3) شما از تمام ملل جهان برتر و بالاتريد اگر به راستي مؤمن باشيد.
روي اين بيان با توجه به مفاد آيه ياد شده،پاسخ سؤال ديگري نيز روشن مي گردد كه آيا اميدي هست كه مسلمانان، عظمت ديرينه خود را بازيابند.
پاسخ اين سؤال مثبت است و با ملاحظه مطالبي كه پيرامون سؤال نخستين ايراد گرديد پاسخ اين سؤال روشن مي شود، زيرا با تجديد و به كار بستن عواملي كه در آغاز اسلام باعث ترقي و پيشرفت آنها گرديد، بار ديگر همان پيشرفت نصيب آنها ميگردد.
اگر مسلمانان كنوني بسان مسلمانان آغاز اسلام فداكار باشند، اتحاد و اتفاق را جايگزين اختلاف و نفاق كنند، و رهبران اسلامي شرايط و روح زمان را خوب درك كنند، باز اعتلاء و عظمت آنها تجديد مي گردد، البته هر نوع تحول و تكامل بايد در حدود قوانين اسلام قرار گيرد، و موضوع درك روح زمان وسليه تحريف يا كنار گذاردن قوانين اسلام از صحنه زندگي نباشد.
منابع و مآخذ:
1. از باب نمونه به كتاب علل انحطاط مسلمين نگارش شكيب ارسلان، مراجعه فرماييد.
2. سيره ابن هشام،ج2، بخش نبرد با طائفيان
3. سوره مباركه آل عمران/ آيه 139
كتاب پرسشها و پاسخهاي ديني، ج4، ص136، (آيت ا... ناصر مكارم شيرازي و آيت ا... جعفر سبحاني)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.